1. مقدّمه
داستان از اختراع خط شروع شد. پس از آن نوبت به عصر چاپ رسيد و امكان چاپ انبوه با كمك حروف سربي. عصر دنياي ديجيتال كه شروع شد، كاربرد حروفِ از پيش طرّاحي شده از كاغذ به صفحات مانيتور گسترش يافت و طبيعتاً وسعت طرّاحي حروف نيز گسترش پيدا كرد.
2. مرحلهي اوّل: طرّاحي و خلّاقيت
فرض كنيد ميخواهيم خانهاي بسازيم، آيا اوّل به سراغ آجر و تيرآهن ميرويم؟ مسلّماً نه. ابتدا نقشه و طرح لازم است. براي ساختِ يك قلمِ جديد هم اوّل ذهنمان را آماده ميكنيم و به سراغ طرّاحي قلم مورد نظرمان ميرويم.
ابتدا بايد ببينيم قلممان را براي چه كاری طرّاحي میكنيم؟ براي استفاده در متن یا عنوان؟ براي كاربرد در متون رسمي یا طنز؟ متون مديريتي و يا ادبيات كودك؟ ميخواهيم قلممان شكل هندسي منظّمي داشته باشد؟ قلمي سنگين (توپر) مورد نظرمان است يا سبُك (توخالي)؟ تحقيق دربارهي قلمهاي فارسي و تاريخچهي آنها هم ميتواند به ما كمك كند.
بسته به كاربرد و همينطور مناسب ذوق خود شروع به كار ميكنيم؛ طرّاحي حروف الفبا، طراحي نشانهها، اعداد و بهطور كلي كاراكترها (در كار طراحي قلم به شكل هر كدام از نشانهها، حروف و اعداد glyph ميگويند.) در مرحلهي اوّل، حروف را به طور جداگانه طرّاحي ميكنيم. ميتوانيم از كاغذ شطرنجي استفاده كنيم.
3. مرحلهي دوم: تناسب و دقّت
حالا كه شكلِ كلّي كاراكترها را طرّاحي كردهايم بايد به سراغ مناسبسازي اشكال براي تبديل به قلم كامپيوتري برويم. در اين مرحله، بار ديگر طرّاحيمان را مرور ميكنيم امّا اين بار سعي ميكنيم آن را قانونمند كنيم.
- براي هر حرف حالتهاي مختلف را در نظر ميگيريم حالتهاي : تنها از سمت راست چسبان (ته پاره)، تنها از سمت چپ چسبان (پيشپاره)، چسبان از چپ و راست (ميانپاره) و غير چسبان از چپ و راست ( تك پاره ).
- طرّاحي را با تعريف دقيق اندازهها و نسبت حروف به يكديكر انجام ميدهيم. تا هنگام تايپ، شكل حاصل از كنارهم چيده-شدن حروف كاملاً متناسب باشد. (مثلاً در شكل زير دقت كنيد ميتوانيد خطوطي مثل خط زمينه، خط اوّل انحناي بالا، خط دوم انحناي بالا ، خط انتهاي بالا، و... را تعريف كنيد. )
- اگر براي يك حرف چندين شکل پيشنهاد دادهايد، شكل نهايي آن را انتخاب كنيد و اگر قصد ساخت يك خانواده قلم داريد (معمولي، توپر، توخالي) شكل نهايي هر كدام را تعيين كنيد.
انسان، ماشين و نگارش
در مرحلهي طرّاحي ممكن است طرّاح براي برخي حروف چند شكل طرّاحي كرده باشد و انتخاب شكل مورد نظر را متناسب با كلمه و با توجه به ايجاد تعادل و خوانايي در كلمه انجام دهد. مثلاً در مورد كلمهي «سبد» شايد در صورت انتخاب حرف «سـ» به صورت توپر ، ترجيح بدهيم «بـ» را به صورت توخالي استفاده كنيم. تفكر در بارهي چرا و چگونگيِ اين انتخابها ما را به يكي از ظرافت موجود در تفاوت كار انسان با كار ماشين مي رساند.
همچنين در اين مرحله خوب است كه به فاصلههاي قبل و بعد هر كاراكتر دقت كنيد و آنها را با رسم دو خط چين عمودي تعيين كنيد. مثلاً براي شكل حرف «ر» در حالت تكپاره، خط مرزي از سمت راست با كاراكتر فاصله دارند اما درشكل همين حرف در حالتِ تهپاره خط سمت راست به انتهاي سمت راست حرف ميچسبد چرا كه اين حرف با حرف قبلِ خود از سمت راست فاصلهاي ندارد.
كنجكاوي: شايد بپرسيد وقتي در يك كلمه مثلاً «قرآن» حرف «ر» قبل از «آ» ميآيد بهتر است مرز سمت چپ حرف اوّل و مرز راست حرف بعدي كمي جابجا شود تا مبادا به اشتباه تصور شود كه يك كاراكترِ فاصله بين اين دو حرف وجود دارد. راه حلّ اين مسأله را در بخش انتهايي مقاله ميآوريم.